اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آن همه گفتار ، امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد
چون بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنت گاه
خاطری را سبب تسکین است
نظرات شما عزیزان:
firoozeh 
ساعت1:51---4 مهر 1390
سلام دوست عزیز ازحسن انتخابت بخاطر شعر زیبای پروین اعتصامی تبریک میگمبراستی جای اشعار زیبای این ناموران ادبیات درخیلی جاها خالیست.موفق باشی
گلپونه ها
پاسخ: ممنون از نظر خوب شما